آیه 33 سوره احقاف
<<32 | آیه 33 سوره احقاف | 34>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا کافران ندیدند خدایی که آسمانها و زمین را آفرید و هیچ از آفرینش آنها فرو نماند البته هم او قادر بر آن است که مردگان را باز زنده کند؟ آری البته او بر هر چیز قادر است.
آیا ندانسته اند خدایی که آسمان ها و زمین را آفرید و از آفرینش آنها درمانده و خسته نشد، قدرت دارد که مردگان را زنده کند؟ آری، او بر هر کاری تواناست؛
مگر ندانستهاند كه آن خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده و در آفريدن آنها درمانده نگرديد؛ مىتواند مردگان را [نيز] زنده كند؟ آرى، اوست كه بر همه چيز تواناست.
آيا نمىبينند كه خداى يكتاست آن كه آسمانها و زمين را بيافريد و در آفريدن آنها در نماند. او مىتواند مردگان را زنده كند. بلى او بر هر كارى تواناست.
آیا آنها نمیدانند خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده و از آفرینش آنها ناتوان نشده است، میتواند مُردگان را زنده کند؟! آری او بر هر چیز تواناست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- لم يعى: عى: عجز و ناتوانى. راغب گويد: اعياء در ناتوانى از راه رفتن وعى در ناتوانى از كار است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى بَلى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «33»
آيا نمىنگرند خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده و در آفرينش آنها درنمانده، مىتواند مردگان را زنده كند، آرى، او بر هر كارى بسيار تواناست.
نکته ها
«لَمْ يَعْيَ» از «عى» به معناى ناتوانى است.
جلد 9 - صفحه 51
اگر اين آيه را ادامه سخن جنّيان بدانيم، معلوم مىشود كه بحث انكار معاد در ميان آنان نيز وجود دارد.
پیام ها
1- براى امكان معاد، به قدرت نمايى خداوند در هستى بنگريم. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ... إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
2- قدرت خداوند، مطلق و نامحدود است. «وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ»
3- آيا منكران معاد، زنده كردن مردگان را از آفرينش آسمانها و زمين سختتر مىبينند كه آن را نمىپذيرند؟ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... بِقادِرٍ عَلى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى بَلى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (33)
بعد از آن در رد دهريه و منكرين بعث فرمايد:
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ: آيا نديدند و ندانستند منكران مبدء و معاد آنكه خداى تعالى، الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: آن ذاتى است كه به قدرت قاهره خود بيافريد آسمانها و زمينها را، وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَ: و مانده نشد و در رنج نيفتاد به آفريدن آنها آن ذات يگانه، بِقادِرٍ عَلى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى: تواناست بر اينكه زنده گرداند مردگان را، چه نقص و عجز به قدرت كامله او راه ندارد (استفهام تقريرى است) يعنى آيا خدائى كه قدرت او به اين غايت است كه
«1» در بحار الانوار كتاب السماء و العالم ج 14 ص 595 و 586 جن را بر 3 دسته تقسيم كرده است.
«2» سفينة البحار، ج 1، ص 186، (ذيل جن) بنقل از كافى- اصول كافى ج 2 ص 167 روايت 10.
جلد 12 - صفحه 95
جميع آسمانها و زمينها را ايجاد نمايد، قادر نباشد بر زنده نمودن مردگان. بَلى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ: آرى، بدرستى كه او سبحانه بر همه چيزهاى ممكنه تواناست.
بيان: ذاتى كه قادر بر خلق آسمان و زمين است در ابتدا بدون ماده و مده كه خلقت آن اكبر از خلقت مردم است، البته قادر خواهد بود بر اعاده آنها از اصل و ماده كه سهلتر و آسانتر است از اول امر، و لكن مردم به جهت غفلت و پيروى هوى از حكم عقل سرپيچى نموده تصديق به قيامت ندارند و حال آنكه عقل سليم حكم فرمايد به آنكه ارسال رسل و انزال كتب لازمه دارد عالم جزا و پاداش و ثواب و عقاب را والا خلقت عالم و آدم عبث و لغو، كار عبث و لغو از حكيم على الاطلاق محال است، پس آيه شريفه در حكم برهان است بر وقوع حشر و قيامت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ وَ آمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ (31) وَ مَنْ لا يُجِبْ داعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَ لَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءُ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (32) أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى بَلى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (33) وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ (34) فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ ما يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ (35)
ترجمه
اى قوم ما اجابت كنيد خواننده خدا را و ايمان آوريد باو درميگذرد براى شما از گناهانتان و ميرهاند شما را از عذاب دردناك
و هر كه اجابت نكند خواننده خدا را پس نيست عاجز كننده در زمين و نيست برايش غير از او دوستانى آن گروه در گمراهى آشكارند
آيا ندانستند آنكه خداوندى كه آفريد آسمانها و زمين را و درمانده نشد بآفريدن آنها توانا است بر آنكه زنده گرداند مردگان را آرى همانا او بر همه چيز توانا است
و ياد كن روزى را كه عرضه شوند آنان كه كافر شدند بر آتش گفته شود آيا نيست اين بر حق گويند آرى سوگند بپروردگار ما گويد پس بچشيد عذاب را بسبب آنكه كفر ميورزيديد
پس صبر كن همچنانكه صبر كردند صاحبان جدّ و جهد از پيمبران و بشتاب مخواه عذاب را براى آنها گوئيا آنها روزى كه مىبينند آنچه را وعده داده ميشوند كه درنگ نكردهاند مگر پارهئى از روزى اين رسانيدنى است پس آيا هلاك ميشوند جز گروه متمرّدان.
تفسير
خداوند سبحان نقل فرموده است بقيّه كلام جنّيان را با قوم خودشان كه در آيات سابقه ذكر شد و داعى خداوند پيغمبر صلى اللّه عليه و اله است و گفتهاند ايمان موجب مغفرت گناهان غير از حق النّاس است لذا من ذنوبكم فرموده كه مفيد تبعيض است و كسيكه اجابت ننمايد دعوت حق را نميتوند از مملكت و زمين خدا بيرون رود و عاجز نمايد او را از قهر و غلبه بر خود و از عذاب او بگريزد و ياورانى كه بتوانند او را از دست انتقام الهى خلاص كنند ندارد ناچار اين قبيل اشخاص در وادى حيرت و ضلالت سرگردان خواهند بود و راه وصول بنعيم ابدى را پيدا نخواهند كرد و بعدا اثبات فرموده است معاد جسمانى را به بيان واضحى كه بعبارات مختلفه تاكنون از آن تعبير شده و آن قدرت داشتن كسى است كه
جلد 4 صفحه 659
آسمانها و زمين و موجودات آنها را بدون سابقه خلق فرموده بر ايجاد بعضى از آن موجودات بعد از تفرّق اجزاء آنها كه بمراتب آسانتر از خلق بدوى است علاوه بر آنكه قدرت بىپايان الهى بايد بممكنات بىپايان تعلّق گيرد و هيچ ممكنى از تحت قدرت او خارج نيست و عجز و فتور و خستگى و ماندگى در ذات اقدس او بهيچ وجه راه نداشته و نخواهد داشت تعالى شأنه عمّا يقول الظّالمون و روز قيامت كه كفّار را در كنار آتش جهنّم حاضر نمايند بآنها گفته شود آيا اين عذاب حق و راست و عدل نبود گويند بلى قسم بخدا بر حق و راست و بعدل بود پس گفته شود بچشيد آن را براى آنكه در دنيا منكر آن بوديد تا درست باور كنيد و در خاتمه امر فرموده است پيغمبر اكرم را بصبر و قرار در برابر اذيت و آزار كفّار و فجّار براى تأسّى بانبياء اولو العزم يعنى صاحبان ثبات و جدّ و جهد داراى شريعت و كتاب كه صبر نمودند بر اذيّت و آزار اقوامشان و تأسيس و تقرير نمودند شريعت حقه الهيّه را در كافى از امام صادق عليه السّلام در ذيل اين آيه نقل نموده كه ايشان حضرت نوح و ابراهيم و موسى و عيسى و محمد صلوات اللّه عليه و عليهم ميباشند و در جواب مراد از اولو العزم بيان مفصّلى فرموده كه مستفاد از آن داراى شريعت و كتاب بودن است با عزم بترك شريعت و كتاب سابق نه كفر بآن و آنكه قرآن و دين اسلام ناسخ كتب و اديان و باقى و بر قرار تا روز قيامت است و اين پنج نفر انبياء اولوالعزمند و در روايات ديگرى از ائمه اطهار اين معنى تأييد شده و در بعضى از روايات اولو العزم از انبياء بصاحبان تحمّل و صبر بر ايذاء و آزار قوم و سابقين در اقرار و عزم بر متابعت پيغمبر آخر الزّمان و اوصياء او تا مهدى عليهم السّلام تفسير شده است و نهى فرموده پيغمبر خود را از تعجيل در عذاب كفار چون بالاخره بآنها و اصل خواهد شد و وقتى مشاهده نمايند آنرا گمان ميكنند ساعتى بيش بر آنها نگذشته است چون گذشته هر قدر زياد باشد بنظر كم ميآيد بلكه مانند آن است كه نبوده خصوصا وقتى شخص بعذاب برسد با آنكه روزگار را بخوشى گذرانده باشد آنچه ذكر شد از مواعظ و احكام كافى است در ابلاغ پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم از جانب خداوند و هلاكت و عذاب مخصوص بكسانى است كه متّعظ نشدند بمواعظ الهيّه و بيرون رفتند از اطاعت خدا و پيغمبر او صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در ثواب الاعمال و مجمع از
جلد 4 صفحه 660
امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس در هر شب يا هر جمعه سوره احقاف را قرائت نمايد خدا او را از بيم دنيا و فزع قيامت مأمون فرمايد و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطّاهرين.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ وَ لَم يَرَوا أَنَّ اللّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ لَم يَعيَ بِخَلقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلي أَن يُحيِيَ المَوتي بَلي إِنَّهُ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ (33)
آيا نميبينند اينکه هايي که منكر بعث و نشور هستند اينكه خداوندي که خلق فرمود آسمانها و زمين را و خستگي از براي او نبود در خلقت آنها قدرت دارد که مردهها را زنده كند بلي خداوند قادر بر هر شيئي است.
أَ وَ لَم يَرَوا اينکه محسوسات را که ديگر نميتوانند انكار كنند.
أَنَّ اللّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ اينکه كرات جويه از شمس و قمر و كواكب وَ الأَرضَ از كوهها و درياها و اراضي و اشجار و نباتات و حيوانات را وَ لَم يَعيَ بِخَلقِهِنَّ زيرا: إِذا أَرادَ شَيئاً أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ.
جلد 16 - صفحه 160
بِقادِرٍ عَلي أَن يُحيِيَ المَوتي بلكه آني و فوري: وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ نحل آيه 79 بَلي إِنَّهُ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ تعبير به کل شيء از ضيق عبارت است زيرا کل اشياء محدود هستند و قدرت الهي حدي از براي او نيست مثل علم و ساير صفات ذاتيه كماليه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 33)- در آخرین آیات گذشته که از زبان مبلغان جن نقل شد اشاره به مسأله «معاد» آمده بود.
از سوی دیگر سوره «احقاف» در بخشهای نخست از مسأله توحید و عظمت قرآن مجید و اثبات نبوت پیامبر اسلام سخن میگوید.
و در آخرین بخش از این سوره مسأله «معاد» را پیش میکشد، و به این ترتیب اصول سه گانه اعتقادی را تکمیل میکند.
نخست میفرماید: «آیا آنها نمیدانند خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده، و از آفرینش آنها هرگز خسته و ناتوان نشده، قادر است که مردگان را زنده کند آری او بر هر چیز تواناست»؟! (أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَمْ یَعْیَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتی بَلی إِنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
این دلیلی است دندان شکن بر مسأله «امکان معاد».
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص163
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم